بعد از رفتنت موهایم را از ته تراشیدم.. خاطره ذستانش دیوانه ام میکرد...
بعد از رفتنت موهایم را از ته تراشیدم.. خاطره ذستانش دیوانه ام میکرد...
با عرض سلام خدمت دوستان و بازدیدکنندگان عزیز
بزودی مطالب و عکس های جدیدی در سایت قرار خواهد گرفت
امیدوارم مورد پسند شما قرار بگیرد
مهدیه باستانی
دروان من
ای نگین کوه البرز ای وطن دروان من
عمر تو بسیار بادا ای ده زاکان من
ای همیشه در دلم زنده همیشه پایدار
زادگاه زاک و قوم جان و هم یالان من
کوه کلنوه و گلردین از کاهارو ماشینو
عشوه جوه و ناز چهره بوسه بر دروان من
میزنند هر روزو هرشب پیچ و خم بر پای
زین کاهارو ماشینو گرمدرو برغان من
خون کاهارو زورو کوه تودارو کافر کوه دوتاش
زردی بندو ششمنار زیبا چون گیرشان من
لاپیانی تا هرونک اشکدر طهماس کوه
کوکلان و بوری نو اغشته از لوکان من
پیله و ان دسته کو شیوار تا چالی مغان
دور نمیگردد زمانی از دل و چشمان من
از گلرگمان تا ساکین چال باغ سرسبزو قشنگ
از ساکین چالش به بالا کوه چرمالان من
والک و ریواس و لاله با کمان گوشت باهار
پر مینه بغچه دان زن و یالان من
در بهاران سبزی شو پر میبو در دشت و کمن
قلقله پر میبو در دوجو دگ دروان من
زاک من دروان من ای جان و ای جانان من
شاد باش و شاد کام ای موطن یالان من
این شعر توسط هوشنگ نریمانی گفته شده
ای سنج کهن روستای ایران زمین
به دامان البرز همچون نگین
زمان از تو دارد نشان جهان
کهن یادگاری به سنجی یالان
تورا ملک و ملت بودوامدار
به برغان کوچک شدی نامدار
ز هر گوشه ای از تو دارد نشان
ز کردانیان و ز دروانیا نو ز سنجی یالان
مهدیه باستانی